Total search result: 201 (9150 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
|
English |
Persian |
Menu
|
|
run duration U |
که زمان اجرای برنامه انجام می شوند |
|
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Other Matches |
|
|
compiles U |
زمان اجرای برنامه که دستورات کامپایل می شوند |
|
|
compile U |
زمان اجرای برنامه که دستورات کامپایل می شوند |
|
|
compiled U |
زمان اجرای برنامه که دستورات کامپایل می شوند |
|
|
compiling U |
زمان اجرای برنامه که دستورات کامپایل می شوند |
|
|
end U |
توابعی که پیش از اتمام اجرای برنامه انجام می شوند تا توابع خاص سیستم را اعمال کنند |
|
|
ends U |
توابعی که پیش از اتمام اجرای برنامه انجام می شوند تا توابع خاص سیستم را اعمال کنند |
|
|
ended U |
توابعی که پیش از اتمام اجرای برنامه انجام می شوند تا توابع خاص سیستم را اعمال کنند |
|
|
chaining U |
اجرای یک برنامه خیلی بزرگ که با اجرای بخشهای کوچکتر در یک زمان |
|
|
compiles U |
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد |
|
|
compile U |
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد |
|
|
compiled U |
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد |
|
|
compiling U |
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد |
|
|
allocations U |
سیستمی که در آن منابع در حین اجرای برنامه و نه پیش از آن اختصاص داده می شوند |
|
|
dynamic U |
سیستمی که منابع آن در هنگام اجرای برنامه اختصاص داده می شوند و نه پیش از آن |
|
|
allocation U |
سیستمی که در آن منابع در حین اجرای برنامه و نه پیش از آن اختصاص داده می شوند |
|
|
dynamically U |
سیستمی که منابع آن در هنگام اجرای برنامه اختصاص داده می شوند و نه پیش از آن |
|
|
subroutine U |
بخشی از برنامه که تابع مورد نظر را انجام میدهد و در هر زمان از داخل برنامه اصلی قابل فراخوانی است |
|
|
subroutine U |
تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود |
|
|
maintenance U |
1-قرار دادن ماشین در وضعیت کارایی خوب . 2-کارهایی که برای اجرای سیستم انجام می شوند مثل ترمیم خرابی ها |
|
|
execution U |
1-زمان لازم برای اجرای یک برنامه یا مجموعه دستورات . 2-زمان لازم برای یک سیکل اجرا |
|
|
child process U |
تابع یا برنامهای که توسط برنامههای دیگر فراخوانده می شوند و در حین اجرای برنامه دوم فعال می مانند |
|
|
child program U |
تابع یا برنامهای که توسط برنامههای دیگر فراخوانده می شوند و در حین اجرای برنامه دوم فعال می مانند |
|
|
run duration U |
خطایی که هنگام اجرای برنامه یا وقوع خطا در حین اجرای برنامه تشخیص داده شود |
|
|
soaks U |
اجرای برنامه یا وسیله به طور پیاپی در یک زمان برای اطمینان از این که به درستی کار میکند |
|
|
soak U |
اجرای برنامه یا وسیله به طور پیاپی در یک زمان برای اطمینان از این که به درستی کار میکند |
|
|
dummy U |
متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود |
|
|
dummies U |
متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود |
|
|
cpu time U |
مقدار زمانی که توسط پردازش مرکزی به اجرای دستورالعملهای برنامه اختصاص داده میشود زمان واحد پردازشگر مرکزی |
|
|
embedded code U |
بخش ها یا توابعی که به زبان ماشین نوشته شده اند و در برنامه سطح بالا وارد می شوند برای سرعت بخشیدن یا انجام تابع خاص |
|
|
swap U |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
|
|
jobs U |
دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند |
|
|
swaps U |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
|
|
swops U |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
|
|
swopping U |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
|
|
swapped U |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
|
|
job U |
دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند |
|
|
swopped U |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
|
|
traffic U |
نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص |
|
|
trafficking U |
نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص |
|
|
traffics U |
نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص |
|
|
trafficked U |
نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص |
|
|
main U |
مجموعه دستورات که پیاپی تکرار می شوند و عمل اصلی برنامه را انجام می دهند. این حلقه معمولا برای ورودی کاربر صبر میکند پیش از پردازش رویداد |
|
|
overlays U |
بخشهای کوچک برنامه بزرگ که در حافظه بار می شوند در صورت لزوم و اجرا می شوند |
|
|
overlay U |
بخشهای کوچک برنامه بزرگ که در حافظه بار می شوند در صورت لزوم و اجرا می شوند |
|
|
overlaying U |
بخشهای کوچک برنامه بزرگ که در حافظه بار می شوند در صورت لزوم و اجرا می شوند |
|
|
pipelines U |
اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه |
|
|
pipeline U |
اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه |
|
|
executive U |
برنامه اصلی در سیستم کامپیوتر که اجرای سایر برنامه ها را کنترل میکند |
|
|
executives U |
برنامه اصلی در سیستم کامپیوتر که اجرای سایر برنامه ها را کنترل میکند |
|
|
supervisory U |
برنامه اصلی در سیستم کامپیوتری که اجرای تعبیر برنامه ها را کنترل میکند |
|
|
stopping U |
دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند |
|
|
stop U |
دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند |
|
|
stops U |
دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند |
|
|
stopped U |
دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند |
|
|
calling U |
مجموعهای از دستورات برنامه برای اجرای مستقیم از زیر برنامه |
|
|
main line program U |
بخشی از یک برنامه که ترتیب اجرای سایر واحدهای موجوددر برنامه را کنترل میکند |
|
|
concurrent U |
اجرای چنیدین برنامه همزمان با اجرا کردن هر بخش کوچک از برنامه به نوبت |
|
|
gurantee U |
عبارت از ان است که دولت یا دولتهایی طی معاهدهای متعهد شوند که انچه را قادر باشند جهت انجام امر معینی انجام دهند |
|
|
segments U |
بخش از برنامه اصلی که مستقلاگ اجرا شود و نیازی به اجرای تعبیر برنامه نیست |
|
|
sections U |
بخشی از برنامه اصلی که مستقل اجرا میشود وبدون نیاز به اجرای بقیه برنامه |
|
|
section U |
بخشی از برنامه اصلی که مستقل اجرا میشود وبدون نیاز به اجرای بقیه برنامه |
|
|
segment U |
بخش از برنامه اصلی که مستقلاگ اجرا شود و نیازی به اجرای تعبیر برنامه نیست |
|
|
mode U |
وارد کردن دستور به عنوان خط ی از برنامه و پس اجرای برنامه |
|
|
annotation U |
توضیح یا توجه در برنامه در مورد نحوه اجرای برنامه |
|
|
annotations U |
توضیح یا توجه در برنامه در مورد نحوه اجرای برنامه |
|
|
modes U |
وارد کردن دستور به عنوان خط ی از برنامه و پس اجرای برنامه |
|
|
softer U |
دستوری که هر اجرای برنامه را متوقف میکند و کاربر را به برنامه نمایش داده شده یا Bios برمی گرداند |
|
|
softest U |
دستوری که هر اجرای برنامه را متوقف میکند و کاربر را به برنامه نمایش داده شده یا Bios برمی گرداند |
|
|
soft U |
دستوری که هر اجرای برنامه را متوقف میکند و کاربر را به برنامه نمایش داده شده یا Bios برمی گرداند |
|
|
circuits U |
روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود |
|
|
circuit U |
روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود |
|
|
iterate U |
حلقه یا مجموعه دستورات در برنامه که تکرار می شوند تا برنامه کامل شود |
|
|
iterative routine U |
حلقه یا مجموعه دستورات در برنامه که تکرار می شوند تا برنامه کامل شود |
|
|
semicompiled U |
برنامه تبدیل شده از برنامه کد اصلی که حاوی توابع کتابخانهای و... نیست که در کد مبدا استفاده می شوند |
|
|
software U |
هر برنامه یا گروه برنامه هایی که نحوه اجرای نرم افزار را مشخص میکند و شامل سیستم عامل , پردازشگر کلمه و برنامههای کاربردی است |
|
|
time resolution U |
جزییات زمان اجرای عملیات نشان دادن جزییات اجرای زمانی عملیات |
|
|
transattack period U |
زمان اجرای تک اتمی |
|
|
fire time U |
زمان اجرای اتش یا انفجار |
|
|
functioned U |
مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند |
|
|
functions U |
مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند |
|
|
function U |
مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند |
|
|
microcycle U |
برای دادن زمان اجرای دستورات |
|
|
execution U |
مدت زمان بین اجرای یک دستور |
|
|
robot U |
وسیلهای که برای انجام یک سری امور تولیدی که مشابه کارهای انجام شده توسط افراد است برنامه ریزی میشود |
|
|
robots U |
وسیلهای که برای انجام یک سری امور تولیدی که مشابه کارهای انجام شده توسط افراد است برنامه ریزی میشود |
|
|
routine U |
تعداد دستوراتی که کار مشخص را انجام می دهند ولی برنامه کامل نیستند, بخشی از یک برنامه هستند |
|
|
routinely U |
تعداد دستوراتی که کار مشخص را انجام می دهند ولی برنامه کامل نیستند, بخشی از یک برنامه هستند |
|
|
routines U |
تعداد دستوراتی که کار مشخص را انجام می دهند ولی برنامه کامل نیستند, بخشی از یک برنامه هستند |
|
|
link U |
تعداد دستورات کامپیوتری در برنامه که در هر زمان قابل فراخوانی هستند و کنترل به دستور بعدی به برنامه اصلی برمی گردد |
|
|
dump U |
نرم افزاری که اجرای برنامه را متوقف میکند وضعیت داده و برنامههای مربوطه را بررسی میکند و برنامه مجدداگ شروع میکند |
|
|
loops U |
تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود |
|
|
looped U |
تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود |
|
|
loop U |
تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود |
|
|
heian sandan U |
اجرای هم زمان دو تکنیک اوچی اوکه و گدان باری |
|
|
program execution U |
اجرای برنامه |
|
|
plan implementation U |
اجرای برنامه |
|
|
launches U |
شروع یا اجرای یک برنامه |
|
|
launching U |
شروع یا اجرای یک برنامه |
|
|
check U |
اجرای خشک یک برنامه |
|
|
launch U |
شروع یا اجرای یک برنامه |
|
|
desk U |
اجرای خشک برنامه |
|
|
desks U |
اجرای خشک برنامه |
|
|
involves U |
آغاز با اجرای یک برنامه |
|
|
involving U |
آغاز با اجرای یک برنامه |
|
|
involve U |
آغاز با اجرای یک برنامه |
|
|
launched U |
شروع یا اجرای یک برنامه |
|
|
concurrent program execution U |
اجرای همزمان برنامه |
|
|
checks U |
اجرای خشک یک برنامه |
|
|
checked U |
اجرای خشک یک برنامه |
|
|
fairness U |
شرایطی که تا اجرای هر عمل درخواستی در سیستم در یک محدوده زمان باقی می ماند |
|
|
source U |
مجموعه کدهای نوشته شده توسط برنامه نویس که مستقیماگ توسط کامپیوتر اجرا نمیشوند و باید به برنامه که هدف ترجمه شوند توسط کامپایلر یا منر |
|
|
phased U |
دوره زمانی اجرای برنامه |
|
|
phase U |
دوره زمانی اجرای برنامه |
|
|
execution U |
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند |
|
|
executed U |
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند |
|
|
execute U |
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند |
|
|
executes U |
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند |
|
|
executing U |
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند |
|
|
phases U |
دوره زمانی اجرای برنامه |
|
|
operation U |
ترتیب ای که عملیات دستور انجام می شوند |
|
|
multi window editor U |
برنامه ایجاد و ویرایش تعدادی برنامه کاربردی مستقل هر یک در یک پنجره مستقل در صفحه نمایش در یک زمان |
|
|
modula U |
زمان برنامه نویسی سطح بالا مشتق شده از پاسکال که از روشهای برنامه نویسی تابعی و انتزاع داده استفاده میکند |
|
|
process U |
برنامهای که زمان اجرای دستورات آن در CPU بیشتر از عملیات ورودی و خروجی است |
|
|
processes U |
برنامهای که زمان اجرای دستورات آن در CPU بیشتر از عملیات ورودی و خروجی است |
|
|
run duration U |
مجوز کاربر برای اجرای یک برنامه |
|
|
math U |
و سرعت اجرای برنامه را افزایش دهد |
|
|
compile and go U |
بار کردن و اجرای یک برنامه کامپایل |
|
|
rerun U |
اجرای برنامه یا چاپ مجدد کار |
|
|
maths U |
و سرعت اجرای برنامه را افزایش دهد |
|
|
routing U |
عملیاتی که درحین مسیریابی پیام انجام می شوند |
|
|
activity U |
کارها یا وفایفی که روی یک کامپیوتر انجام می شوند |
|
|
input U |
لیست دستورات که به صورت ورود انجام می شوند. |
|
|
activities U |
کارها یا وفایفی که روی یک کامپیوتر انجام می شوند |
|
|
inputted U |
لیست دستورات که به صورت ورود انجام می شوند. |
|
|
do nothing instruction U |
دستور برنامه نویسی که عملی انجام نمیدهد فقط شمارنده برنامه را به آدرس دستور بعدی افزایش میدهد |
|
|
run duration U |
1-کد برنامهای که کامپایل شده است و به صورتی است که مستقیماگ توسط کامپیوتر قابل اجرا است .2-برنامه مفسر تجاری که به همراه برنامه کاربردی زبان سطح بالا فروخته میشود که امکان اجرای آنرا فراهم میکند |
|
|
cycles U |
تعداد زمان هایی که یک مجموعه دستورات تکرار شده یا می شوند |
|
|
cycle U |
تعداد زمان هایی که یک مجموعه دستورات تکرار شده یا می شوند |
|
|
cycled U |
تعداد زمان هایی که یک مجموعه دستورات تکرار شده یا می شوند |
|
|
targetted U |
حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه |
|
|
on the fly U |
در حین اجرای برنامه بدون توقف اجرا |
|
|
target U |
حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه |
|
|
object computer U |
OB بکار می رودکامپیوتری که برای اجرای یک برنامه ECT |
|
|
targetting U |
حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه |
|
|
attention U |
توجه کافی کردن به اجرای بخشی از برنامه |
|
|
attentions U |
توجه کافی کردن به اجرای بخشی از برنامه |
|
|
dynamically U |
تغییراتی که هنگام اجرای برنامه اعمال میشود |
|
|
dynamic U |
تغییراتی که هنگام اجرای برنامه اعمال میشود |
|
|
pipeline U |
بنابراین سرعت اجرای برنامه افزایش می یابد |
|
|
pipelines U |
بنابراین سرعت اجرای برنامه افزایش می یابد |
|
|
targets U |
حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه |
|
|
targeted U |
حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه |
|
|
targeting U |
حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه |
|
|
job U |
کار یا تعداد کارهایی که به عنوان یک واحد انجام می شوند |
|
|
jobs U |
کار یا تعداد کارهایی که به عنوان یک واحد انجام می شوند |
|
|
multifunction U |
ایستگاه کاری که چندین کار می توانند انجام شوند |
|
|
process U |
تعداد کارهایی که باید انجام شوند تا به هدف رسید |
|
|
processes U |
تعداد کارهایی که باید انجام شوند تا به هدف رسید |
|
|
branch U |
یک یا چند مسیر که می توانند پس از یک عبارت شرطی انجام شوند |
|
|
branches U |
یک یا چند مسیر که می توانند پس از یک عبارت شرطی انجام شوند |
|
|
time U |
مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره |
|
|
timed U |
مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره |
|
|
times U |
مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره |
|
|
pert chart U |
نمودار وابستگیهای داخلی عناصر کاری که نسبت به زمان سنجیده می شوند |
|
|
users U |
متن همراه یک برنامه که به کاربر کمک میکند در اجرای آن |
|
|
runs U |
اجرای مجموعهای دستورات یا برنامه ها یا توابع توسط کامپیوتر |
|
|
execution U |
خطای تشخیص داده شده هنگام اجرای یک برنامه |
|
|
cold U |
روشن کردن کامپیوتر یا اجرای برنامه از نقط ه شروع آن |
|
|
dual U |
سیستم کامپیوتری با دو پردازنده برای اجرای سریع تر برنامه |
|
|
colder U |
روشن کردن کامپیوتر یا اجرای برنامه از نقط ه شروع آن |
|
|
coldest U |
روشن کردن کامپیوتر یا اجرای برنامه از نقط ه شروع آن |
|
|
run U |
اجرای مجموعهای دستورات یا برنامه ها یا توابع توسط کامپیوتر |
|
|
user U |
متن همراه یک برنامه که به کاربر کمک میکند در اجرای آن |
|
|
colds U |
روشن کردن کامپیوتر یا اجرای برنامه از نقط ه شروع آن |
|
|
transversal U |
اجرای هر جمله از یک برنامه برای اهداف اشکال زدایی |
|
|
assembler U |
کد شی ای که در یک اجرای اسمبلی از برنامه اصلی ایجاد شده است |
|
|
paths U |
مسیر ممکن یا مجموعه رویدادها یا دستورات در اجرای یک برنامه |
|
|
path U |
مسیر ممکن یا مجموعه رویدادها یا دستورات در اجرای یک برنامه |
|
|
processor U |
سیستم کامپیوتری با دو پردازندهه برای اجرای سریع تر برنامه |
|
|
integrated U |
محیط اداره که همه عملیات با کامپیوتر مرکزی انجام می شوند |
|
|
lead time U |
زمان انجام سفارش |
|
|
course of dealing U |
زمان انجام معامله |
|
|
lead time U |
زمان انجام کار |
|
|
order processing time U |
زمان انجام سفارش |
|
|
procurement lead time U |
زمان انجام خرید |
|
|
break U |
عمل یا کلید انتخاب شده برای توقف اجرای یک برنامه |
|
|
test U |
اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن |
|
|
multi tasking U |
توانایی سیستم کامپیوتری برای اجرای دو یا چند برنامه همزمان |
|
|
recoverable error U |
نوع خطا که امکان ادامه اجرای برنامه پس ازرویدادن ان میدهد |
|
|
executes U |
دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه |
|
|
tests U |
اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن |
|
|
breaks U |
عمل یا کلید انتخاب شده برای توقف اجرای یک برنامه |
|
|
executed U |
دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه |
|
|
tested U |
اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن |
|
|
execute U |
دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه |
|
|
executing U |
دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه |
|
|
inputted U |
سیگنالهای الکتریکی که به مدارهای مربوطه اعمال می شوند تا عملیات را انجام دهند |
|
|
input U |
سیگنالهای الکتریکی که به مدارهای مربوطه اعمال می شوند تا عملیات را انجام دهند |
|
|
key |
ترکیب دو یا چند کلید که تابعی را انجام می دهند وقتی با هم انتخاب شوند |
|
|
ganged U |
وسایل که به صورت مکانیکی متصل شده اند و با یک عمل انجام می شوند |
|